به بهانه هفتادسالگی گروه ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد پای صحبت چهار تن از چهرههای شاخص ادبیات فارسی نشستیم تا درباره تاریخ شکلگیری دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مسیر علمی، و شخصیتهای اثرگذار آن بر جریان ادبیات معاصر کشور گفتوگو کنیم: دکتر جعفر یاحقی (استاد برجسته ادبیات فارسی و عضو پیوسته فرهنگستان)، دکتر سلمان ساکت (استاد ادبیات و پژوهشگر تاریخ ادبیات خراسان)، دکتر محمود فتوحی رودمعجنی (استاد نظریه و نقد ادبی) و علی دهباشی (نویسنده، پژوهشگر و سردبی مجله بخارا).
علی دهباشی در آغاز گفتوگو از نخستین آشنایی خود با جریانهای ادبی مشهد سخن میگوید: «من سالها پیش با دکتر غلامحسین یوسفی آشنا شدم و همین آشنایی مسیر کار مرا تغییر داد. بسیاری از پژوهشهایی که بعدها انجام دادم، با تشویق و راهنماییهای ایشان آغاز شد. بهنوعی میتوان گفت بخشی از شناخت من از فضای ادبی ایران، از همینجا و از طریق دکتر یوسفی آغاز شد».
او با اشاره به حضور برنامه «شبهای بخارا» در مشهد میگوید: این دانشکده همیشه یکی از مهمترین پایگاههای ادبیات ایران بوده است و نقش نامهای بزرگی چون شفیعی کدکنی و علی رواقی، این اهمیت را دوچندان کرده است.
دکتر جعفر یاحقی در روایت تاریخ دانشکده ادبیات میگوید: از همان سالهای نخست، استادانی آمدند که بنای علمی محکمی برای دانشکده گذاشتند. چهرههایی مانند دکتر غلامحسین یوسفی و دکتر علی رواقی نهتنها در مشهد بلکه در سطح ملی تأثیرگذار بودند. بعدها نیز فارغالتحصیلانی چون دکتر شفیعی کدکنی جایگاه دانشکده را بهطور جدی ارتقا دادند».
یاحقی با اشاره به جریانهای ادبی دهههای آغازین مشهد میگوید: «ما در همان ابتدا صاحب مجموعهای از شخصیتها شدیم که امروز میتوانیم با اطمینان بگوییم هویت علمی دانشکده را ساختند».
دکتر سلمان ساکت در گفتوگو با «کافه شهر» به ریشههای ادبی مشهد پیش از تأسیس رسمی دانشگاه اشاره میکند و میگوید: «صبحهای جمعه در خانه محمود فرخ یک دانشگاه واقعی بود؛ هرچند نام دانشگاه نداشت. بسیاری از شاعرانی که بعدها در شعر فارسی جریانساز شدند مثل اخوان ثالث و محمد قهرمان، از همان محفل برخاستند».
او میافزاید: این زمینهسازی سبب شد زمانی که دانشکده ادبیات شکل گرفت، مشهد از قبل تجربه یک جریان جدی ادبی را با خود داشته باشد.
دکتر محمود فتوحی با اشاره به وضعیت امروز دانشکده میگوید: «دانشجویانی که وارد این دانشکده میشوند، عموماً رتبههای برتر کشور هستند. این یعنی دانشکده ادبیات مشهد همچنان یک مرجع معتبر در میان متقاضیان است». او در ادامه از استمرار «نگاه نظری و پژوهشی» بهعنوان یکی از نقاط قوت این دانشکده یاد میکند.
در ادامه این گفتوگوها از اساتید میخواهیم پنج چهره شاخص دانشکده ادبیات فارسی مشهد در هفتاد سال گذشته را انتخاب کنند، پنج چهرهای که بیش از دیگران در شکلگیری هویت علمی و فرهنگی دانشکده ادبیات مشهد نقش داشتهاند:
۱- غلامحسین یوسفی
از نگاه یاحقی، یوسفی یکی از مهمترین بنیانگذاران فضای علمی دانشکده است؛ «شخصیتی که با دانش وسیع و منش اخلاقیاش، پایههای نخستین آموزش ادبی در مشهد را استوار کرد».
علی دهباشی نیز میگوید آشناییاش با فضای ادبی مشهد «از نقطهای شروع شد که یوسفی در آن حضور داشت» و بخش مهمی از اتفاقات فرهنگی عمرش با این نام پیوند خورده است.
۲- محمدرضا شفیعی کدکنی
هر چهار استاد حاضر در این گفتوگو بر یک نکته اتفاق نظر دارند: «بزرگترین فارغالتحصیل تاریخ دانشکده ادبیات مشهد، دکتر شفیعی کدکنی است».
یاحقی از او بهعنوان «افتخار ماندگار دانشکده» یاد میکند. ساکت نیز جایگاه او را چنان مهم میداند که میگوید: «شفیعی کدکنی تنها یک نام نیست؛ یک هویت فرهنگی و علمی برای مشهد است».
۳- علی رواقی
از دید یاحقی، رواقی دانشمندی است که بنیان زبانشناسی نوین در مشهد را گذاشت و حضورش نقش تعیینکنندهای در ارتقای علمی دانشکده داشته است.
او با فعالیتهای گسترده علمی و عضویت در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «جایگاه ملی» دانشکده را نیز تقویت کرده است.
۴- محمد مختاری
مختاری در میان فارغالتحصیلانی قرار دارد که یاحقی از آنان بهعنوان «چهرههای اثرگذار بیرون از دانشگاه» یاد میکند. هرچند در گفتوگو بهتفصیل درباره او صحبت نشد، اما اشاره یاحقی به نامش یادآور این است که دانشکده ادبیات مشهد در شکلگیری جریان روشنفکری معاصر نیز سهم داشته است.
۵- محمود فرخ
ساکت تأکید میکند که «پیش از آنکه دانشکدهای ساخته شود، محمود فرخ برای مشهد دانشگاه ساخته بود».
محفل صبحهای جمعه او زمینهساز ظهور بسیاری از مهمترین شاعران مشهد بود و از دید استادان، این جریان فکری «آجرهای نخستین» بنای دانشکده ادبیات را شکل داد.